افسردگی چیست (مزمن و خفیف)؛ علائم، درمان توسط مشاور افسردگی

بیشتر ما اصطلاحاً (Down) یا پایین بودن را تجربه کرده‌ایم. این یعنی همان افسردگی. خصوصاً زمانی که به‌عنوان نوجوان که یک‌باره دچار تغییرات جسمی، عاطفی، اجتماعی و روانی می‌شویم و به نظر می‌رسد استرس‌های مدرسه، روابط و انتظارات غیرواقعی برای ما خیلی دشوار شده‌اند. اما این فراز و نشیب‌ها، عوامل استرس‌زا و احساسات می‌آیند و می‌روند و ما همچنان به زندگی ادامه می‌دهیم. فکر می‌کنید این چرخه ساده است؟ شاید بله، شاید هم نه. برای برخی از افراد انگار هیچگاه ناراحتی، بی‌حسی و احساس بی‌ارزشی تمامی ندارد. در این قسمت درباره علايم و نشانه ها، آمار و استفاده از گزینه مشاور افسردگی، صحبت می شود.

افسردگی چیست؟

افسردگی (یا اختلال افسردگی اساسی) یک بیماری شایع و جدی پزشکی است که بر احساس، فکر و عمل شما تأثیر منفی می‌گذارد. این چیزی فراتر از احساس غم و اندوه است. افسردگی بر توانایی فرد در انجام فعالیت‌های روزمره، روابط، مدرسه و کار تأثیر می‌گذارد و اغلب کیفیت زندگی را کاهش می‌دهد. اگر افسرده باشید، ممکن است احساس کنید همه امید و ارزش خود را ازدست‌داده‌اید و هیچ‌کس نمی‌فهمد چه حالی دارید. حتی ممکن است از خود احساس شرم کنید (این مورد بسیار شایع است) اما لازم است بدانید که افسردگی ممکن است برای هرکسی اتفاق بیفتد و این چیزی نیست که شما از آن شرمنده باشید. شما تنها نیستید و امید هنوز هم وجود دارد. چیزهای زیادی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا به خود کمک کنید و تعادل خود را بازیابید. می‌توانید دوباره احساس مثبت، انرژی و امید بیشتری داشته باشید. علائم و نشانه‌های افسردگی شامل ترکیبی از علائمی است که بیش از یک هفته طول بکشد. خیلی از اوقات فرد افسرده به خود می‌گوید: من واقعاً از احساس ناامیدی و بی‌ارزشی خسته شده‌ام. اما بالاتر از هر چیز دیگر، من از احساس خستگی هم خیلی خسته شده‌ام.

آمار چه می‌گوید درباره افسردگی

طبق آمارهای بین‌المللی، افسردگی به‌ویژه برای نوجوانان و جوانانی که در اوایل بیست‌سالگی آسیب‌پذیر هستند یک اپیدمی است. تقریباً 8٪ از نوجوانان تحت تأثیر افسردگی قرار دارند و خودکشی دومین علت اصلی مرگ در میان نوجوانان در سراسر جهان است. تحقیقات همچنین نشان داده است که بیش از یک‌سوم جوانانی که با افسردگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، به‌هیچ‌وجه به سراغ درمانگر و یا روانپزشک نمی‌روند. به‌طورکلی، از هر هفده نفر یک نفر در دوره‌ای از زندگی خود به‌نوعی دچار اختلال افسردگی اساسی بوده است، و تعداد افرادی که هم اکنون مبتلا به افسردگی تشخیص‌داده‌شده‌اند 350 میلیون نفر می‌باشد.

علائم و نشانه‌های افسردگی چیست

افسردگی تنها بر احساسات شما تأثیر نمی‌گذارد بلکه در صورت عدم درمان، تأثیرات دیگری هم دارد که عبارت‌اند از:

  • بروز اختلال در محل کار، مدرسه و حتی زندگی روزمره
  • تأثیر منفی بر روابط موجود و آینده
  • سوءمصرف مواد
  • اختلالات اشتها (پرخوری یا کم‌خوری)
  • سایر موارد بهداشت روان
  • خودزنی و خودکشی

 

علائم احساسی:

  • انفجارهای عصبانیت، تحریک‌پذیری یا بی‌قراری (آژیته بودن)
  • اجتناب از دوستان و فعالیت‌هایی که فرد روزگاری از آنها لذت می‌برد
  • احساس غم، پوچی، بی‌حسی، ناامیدی، درماندگی یا بی‌ارزشی
  • حتی گاهی فرد می‌گوید: “فکر می‌کنم از خوشحال بودن هم می‌ترسم چراکه هروقت خیلی خوشحال می‌شوم اتفاق بدی می‌افتد”.

علائم فیزیکی:

  • تغییر در سطح انرژی (خستگی)
  • تغییر در غذا خوردن (پرخوری یا کم غذا خوردن)
  • تغییر در الگوی خواب (خواب زیاد یا خیلی کم)
  • مشکلات تمرکز، حافظه یا توانایی تفکر واضح
  • فرد قادر به انجام وظایف نیست
  • کاهش ناگهانی عملکرد در مدرسه یا محیط کار

علائم جدی دیگر

* اگر شما یا هر شخص دیگری این علائم را از خود نشان دادید، بلافاصله کمک بگیرید:

  1. افکار یا برنامه‌هایی برای کشتن یا آسیب رساندن به خود یا دیگران
  2. فرار از خانه

متأسفانه، اختلال افسردگی اساسی تنها یکی از انواع افسردگی است. درست مانند اینکه انواع مختلفی از سرطان یا بیماری‌های قلبی وجود دارد، اختلالات خلقی دیگری نیز وجود دارد که تأثیرات مشابهی بر روی افرادی که از آن رنج می‌برند، دارد. انواع آن را در ادماه توضیح می دهیم

انواع افسردگی

از اصلیترین انواع افسردگی، موارد زیر هستند:

دیستیمیا (افسرده خویی)

افراد مبتلا به دیستیمیا غالباً دارای روحیه افسرده‌ای هستند که به‌طورکلی شدت آن نسبت به افرادی که افسردگی دارند کمتر است. اما اغلب بیش از یک سال طول می‌کشد.

2. اختلال تنظیم هیجانی (افسردگی وضعیتی)

اختلال تعدیل یا افسردگی موقعیتی نوعی کوتاه‌مدت از افسردگی است که به دلیل یک حادثه آسیب‌زا یا تغییر عمده زندگی اتفاق می‌افتد. این می‌تواند شامل موارد زیر باشد: 

  • مشکلات ارتباطی مانند جدایی یا طلاق
  • تجربه مرگ یکی از عزیزان
  • داشتن یک عزیز که به یک بیماری جدی مبتلا شده است
  • استرس ناشی از تغییرات جسمی در دوره بلوغ
  • افت تحصیلی یا استرس
  • تغییر مدرسه یا دانشگاه و کالج
  • قربانی شدن یک جنایت
  • تصادف کردن
  • تغییر اساسی در زندگی (مانند فرزند دار شدن)

 3. اختلال دوقطبی

افراد مبتلا به این بیماری که تحت عنوان افسردگی شیدایی شناخته می‌شوند، بین دوره‌های افسردگی، دوره‌های شیدایی و دوره‌هایی که به نظر می‌رسد خوب هستند، می‌چرخند. شیدایی تقریباً مانند نقطه مقابل افسردگی است و علائمش می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  1. احساس بسیار خوبی داشتن
  2. داشتن انرژی زیاد
  3. افکار مسابقه‌ای (داشتن حس رقابت با دیگران)
  4. نیاز کمی به خواب داشتن
  5. خیلی سریع و بی‌وقفه حرف‌زدن
  6. مشکل در تمرکز یا داشتن یک توجه کوتاه
  7. توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که آنجا نیست)
  8. هذیان (باورداشتن به چیزهایی که درست نیستند، مثلاً داشتن نیرویی برتر)

اختلال دوقطبی حدود 2٪ از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به دلیل طیف گسترده‌ای از علائم، اختلال دوقطبی اغلب به‌عنوان افسردگی، اختلال بیش‌فعالی با کمبود توجه (ADHD) ، اسکیزوفرنی یا حتی سوءمصرف الکل و مواد مخدر تشخیص داده نمی‌شود. اگر هم دارای هرکدام از این علائم هستید، مهم است که این موارد را به مشاور، مددکار اجتماعی یا متخصص بهداشت خود بگویید.

چگونه می‌توانم با افسردگی کنار بیایم؟

تعدادی از موارد وجود دارد که با انجام آن ها می‌توان افسردگی را کاهش داد. غالباً، این موارد تغییراتی در سبک زندگی ایجاد می‌کند که ممکن است در ابتدا انجام آن ها دشوار باشد. اما ادامه دهید، تسلیم نشوید و بدانید که اوضاع بهتر خواهد شد. این شامل:

  • جستجوی کمک حرفه‌ای (توسل جستن از یک درمانگر حرفه‌ای)
  • عضوی از یک جامعه حمایتی شدن (مانند دوستان)
  • صحبت با یکی از عزیزان یا دوستانتان
  • بیرون رفتن یا داشتن یک سرگرمی
  • ورزش منظم
  • خواب کافی و منظم
  • تغذیه سالم
  • پرهیز از الکل

افسردگی یک بیماری واقعی است و نباید آن را دست‌کم گرفت. با تشخیص و درمان مناسب، اکثر مردم بر آن غلبه می‌کنند. اگر علائم و نشانه‌های پریشانی را تجربه کردید، حتماً با یک پزشک و درمانگر آن را در میان بگذارید. 

نقل‌قول از افسردگی – این را به‌خاطر بسپارید: شما به این دنیا نیامده‌اید که دائماً افسرده باشید. نباید احساس گناه، شرمندگی، بی‌لیاقتی یا محکومیت را دائماً تجربه کنید. شما به این دنیا آمده‌اید تا پیروز شوید.

کمک‌گرفتن

اغلب اوقات نمی‌توان به‌تنهایی از پس افسردگی برآمد. بلکه باید در چنین شرایطی از دیگران کمک گرفت. پس این را بدانید که اولین قدم برای بهترشدن، درخواست کمک است.

با والدین خود صحبت کنید

ممکن است فکر کنید والدینتان درک نخواهند کرد، یا شاید نگران این باشید که به‌جای کمک به شما، گفتن به آنها فقط اوضاع را بدتر خواهد کرد. به‌خصوص اگر آنها سابقه نق زدن یا عصبانی شدن از شما را داشته باشند. اما حقیقت این است که، به‌احتمال زیاد والدینتان شما را دوست دارند و می‌خواهند برای جلوگیری از آزار شما هر کاری از دستشان برمی‌آید انجام دهند. بعضی اوقات آنها با ناامیدی پاسخ می‌دهند یا حرف‌هایی می‌زنند که منظورشان نیست، زیرا آنها خود احساس درماندگی می‌کنند، درک نمی‌کنند یا نمی‌دانند چگونه کمک کنند. به‌هرحال به آنها بگویید، زمانی را برای گفتگو اختصاص دهید و به آنها بگویید که چه چیزی را پشت سر می‌گذارید، چه احساسی دارید و به آنها کمک کنید تا جدی بودن این موضوع را درک کنند.

توجه: اگر والدین شما به هر طریقی از شما و موقعیتتان سوءاستفاده می‌کنند (مثلاً از نظر جسمی، بی‌توجهی، احساسی و غیره) ، یا اگر چالش‌های خاص خود را دارند که ممکن است مراقبت از شما را برای شما دشوار کند (به‌عنوان‌مثال بیماری روانی، سو مصرف مواد مخدر یا الکل و غیره) ، با شخص دیگری صحبت کنید که می‌توانید به او اعتماد کنید، و همچنین او می‌تواند شما را به سمت پشتیبانی موردنیاز شما سوق دهد. مانند یک دوست باهوش، خویشاوند، معلم، مشاور، مربی یا یک فرد روحانی و مذهبی. ابتدا از چنین افرادی می‌توانید سؤال کنید که آیا آنها مایل به همراهی شما برای کمک‌گرفتن هستند؟

استفاده از متخصص و یا مشاور افسردگی

شاید به اشتراک گذاشتن چالش‌های شخصی خود با یک غریبه دلهره‌آور باشد، اما یادتان باشد که آن ها برای چنین موقعیت‌هایی آموزش‌دیده‌اند. این افراد شامل مشاوران، مددکاران اجتماعی و روان‌شناسان هستند. درمان ابزاری مفید است که می‌تواند به شما در درک بهتر خود و یافتن راهکارهایی برای کنار آمدن با احساسات، افکار و باورهای افسردگی کمک کند. خیالتان راحت باشد که اطلاعاتی را که با آنها به اشتراک می‌گذارید محرمانه نگه می‌دارند. مگر اینکه در معرض آسیب رساندن به خود یا دیگران باشید. مددکاران اجتماعی مانند افراد دیگر می‌توانند به شما کمک کنند. این کمک‌ها می‌تواند در مورد مسائل مالی، مسائل خانوادگی، احساسی یا سایر شرایط استرس‌زای زندگی و کار هم باشد.

دارو درمانی برای افسردگی

گاهی اوقات، افسردگی به دلیل عدم تعادل شیمیایی در مغز ایجاد می‌شود، و دارو ممکن است به تسکین علائم آن کمک کند. چنین داروهایی غالباً فقط توسط روانپزشکان تجویز می‌شوند – پزشکانی که آموزش پیشرفته و تجربی دیده‌اند. ازآنجاکه این معمولاً یک راه‌حل طولانی‌مدت نیست، از داروها نیز همراه با درمان استفاده می‌شود، بنابراین ممکن است روانپزشک در هنگام مراجعه شما به او توصیه کند که به درمانگر هم مراجعه کنید.

توجه: داروها گاهی اوقات یک فرایند آزمون‌وخطا است، و شما ممکن است بلافاصله نتیجه را مشاهده نکنید، یا ممکن است دارویی برای شما تجویز شود که به درد شما نمی‌خورد. حتی اگر دوز مناسب باشد، معمولاً چهارتا شش هفته طول می‌کشد تا کاملاً اثر بگذارد. پس صبور باشید و برای یافتن نسخه و دوز مناسب با روانپزشک خود همکاری نزدیک داشته باشید. شما همچنین باید هرگونه تغییر عاطفی و جسمی را پیگیری کنید زیرا دارو می‌تواند عوارض جانبی داشته باشد. در صورت بدتر شدن افسردگی یا افکار خودکشی فزاینده یا شدید، فوراً با پزشک یا درمانگر خود تماس بگیرید. هنگامی که یک دوره دارو را شروع کردید، آن را تغییر ندهید. ممکن است وسوسه شوید که متوقفش کنید، زیرا احساس خوبی دارید، اما انجام این کار می‌تواند باعث عود یا علائم ترک شود. اگر می‌خواهید متوقفش کنید حتماً با پزشک خود صحبت کنید.

در نهایت، اگر علائم افسردگی دارید یا فکر می‌کنید بیماری روانی دارید، آن را نادیده نگیرید یا خودتان سعی در کنترل آن نکنید. با کسی صحبت کنید، به‌خصوص اگر در فکر آسیب‌زدن به خود یا شخص دیگری هستید. شجاعانه‌ترین کاری که در حال حاضر می‌توانید انجام دهید، درخواست کمک است.

منبع:

https://www.limitless.sg/depression?gclid=CjwKCAjwn6GGBhADEiwAruUcKl83HjS_8GgZHVMmoWi8rdP0YwgfaSfK_fjXwXjkA9ku1OFF90dTVhoCRDkQAvD_BwE

تست های روانشناسی مهم

 

مطالب مهم