افسردگی پس از ارتقای شغلی، نشانه‌ها و نحوه پیشگیری از آن

افسردگی پس از ارتقای شغلی، نشانه‌ها و نحوه پیشگیری از آن

ارتقای شغلی ظاهرا موفقیتی بزرگ است. اما در عمل می‌تواند به‌دلیل شکاف انتظارت و واقعیت با احساس عدم شایستگی، تغییرات رفتاری ناگهانی و انزوا همراه باشد. افزایش ناگهانی مسئولیت ها، فشار همکاران و دشواری تصمیم گیری ناشی از تطابق با موقعیت جدید همگی با افزایش اضطراب در صورت ناتوان در مدیریت صحیح منجر به افسردگی می‌شود. البته اگر به طور کلی با افسردگی مواجه هستید، از مطالب قسمت افسردگی چیست؟ علائم و درمان استفاده کنید. در این مطلب ضمن بررسی دلایل افسردگی ناشی از ارتقای شغلی، راهکارهای پیشگیری از آن‌را بررسی می کنیم.

چرا ارتقای شغلی ممکن است به جای خوشحالی، اضطراب ایجاد کند؟

مطالعات جهانی تحلیل روانی ارتقا شغلی در جهان نشان می‌دهد که حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد افراد بعد از تغییر مثبت در موقعیت شغلی یا رتبه سازمانی خود دچار اضطراب و عدم اعتماد به نفس ناشی از آن می‌شوند. زیرا در جامعه امروزی، تعیین اهداف اغلب انگیزه‌ای قوی برای پیشرفت شغلی یا شخصی است. هرچند در تئوری این موضوع بسیار خوشحال‌کننده و رضایت‌بخش است، اما زمانی که به آن هدف می‌رسیم و به‌عنوان مثال ارتقای شغلی پیدا می‌کنیم، زندگی آن‌طور که باید متفاوت به نظر نمی‌رسد.

در این حالت با قبول مسئولیت‌های بیشتر و ساعات کار طولانی‌تر، تعادل بین کار و زندگی شخصی بر هم می‌خورد. در نتیجه تعارض کار و زندگی به‌واسطه این موضوع، اگر فرد نتواند خود را با این وضعیت جدید تطبیق دهد، دچار اضطراب، حس ناکافی بودن، سرخوردگی، ناامیدی و افسردگی شغلی می‌شود. از آنجا که در موقعیت شغلی جدید فرد امیدوار است موضوعاتی متفاوت باعث خوشحالی او شود، اما در عوض، درگیری وی در چرخه بی‌انتهای جستجوی موضوعات خارجی برای احساس رضایت یا به اصطلاح دچار شدن در سندروم پیشرفت بیش از حد، هیجانات منفی شدید و ترس از شکست را برای او به دنبال خواهد داشت.

آیا نوع ارتقای شغلی بر میزان افسردگی تاثیر دارد؟

معمولا در سازمان‌هایی که ساختار مدیریتی آن‌ها دارای سلسله مراتب کمتر است، فرد بجای افزایش اعتبار یا قدرت هنگام ارتقای شغلی، مسئولیت‌های بیشتر و متنوع‌تری را قبول می‌کند. بنابراین اضطراب ناشی از انبوه وظایف و تطابق با آن‌ها در صورت عدم مدیریت صحیح منجر به اضطراب کاری، فرسودگی شغلی و در نهایت افسردگی می‌شود. اما در سازمان‌های دارای چندین سطح مدیریتی و ارتباطات بالا به پایین، فرد هنگام ارتقای شغلی با افزایش قدرت و نظارت دیگران روبرو می‌شود. این موضوع به خصوص در صورت وجود مشکلات تعادل قدرت در تیم همکار، با تحت فشار گذاشتن وی از نظر انتظارات بالای چندین مدیر و نگرانی‌های حاصل از آن ممکن است باعث  احساس انزوا، سرخوردگی و در نهایت فرسودگی ناشی از انجام کار شود.

علائم و نشانه‌های افسردگی شغلی بعد از ارتقا

نشانه‌های افسردگی شغلی بعد از ارتقا مانند سایر انواع افسردگی است، اما بیشتر، هنگام  کار و شغل آشکار می‌شود. مهم‌ترین آن عبارتند از:

  • حافظه ضعیف یا مشکل تمرکز بر کار
  • کاهش علاقه نسبت به شغل
  • بدبینی نسبت به نقش خود در سازمان
  • احساس ناامیدی نسبت به موقعیت کاری
  • ترس از شکست و عدم موفقیت
  • خستگی، غم، تحریک‌پذیری، عصبانیت
  • احساس گناه به‌دلیل کاهش عملکرد کاری
  • مشکل در تصمیم‌گیری برای انجام وظایف یا کمک به همکاران
  • کناره‌گیری از همکاران

علاوه بر این موارد، افسردگی شغلی تاثیرات منفی نیز بر زندگی شخصی دارد. پرخوابی، بدخوابی، غذا خوردن کمتر یا بیشتر از حد معمول، سردرد، مشکلات گوارشی و چالش رابطه با خانواده یا دوستان از متداول‌ترین آن‌ها هستند.

علائم و نشانه‌های افسردگی شغلی بعد از ارتقا

نقش حمایت اجتماعی در مقابله با استرس شغلی

حمایت اجتماعی از جانب همکاران در محیط کار و داشتن روابط موثر با هدف استفاده از تجربیات و راهنمایی‌های آن‌ها در جلوگیری از استرس ناشی از ارتقای شغلی بسیار اهمیت دارد. روابط سازمانی همدلانه و عمیق در سازمان به فرد کمک می‌کند تا با فرسودگی هیجانی و عاطفی ناشی از موقعیت جدید کاری بهتر تطابق پیدا کند.

این نوع روابط به تنظیم خلق و خو، مدیریت استرس و تجربه آرامش روانی فیزیولوژیک ناشی از قرارگیری در موقعیت جدید استرس‌زا کمک می کند. در نتیجه فرد می‌تواند با گفتگویی موثر مانع تاثیر منفی اضطراب شغلی و فرسودگی ناشی از آن شود.

تاثیر فرهنگ سازمانی بر احساس رضایت بعد از ارتقا

فرهنگ سازمانی نتیجه مستقیم نوع عملکرد مدیریت است. اگر مدیر یک شرکت فرهنگ باز، همدلانه و همراه با تعامل دو طرفه‌ای با کارکنان ایجاد کند، آن‌ها در پذیرش نقش‌های جدید خود کمتردچار اضطراب می‌شوند. در نتیجه با دریافت حس ارزشمندی از جانب مدیر خود، ضمن رضایت شغلی بیشتر، عملکرد بهتری نیز خواهند داشت. اما شرکت‌ها و سازمان‌هایی که فرهنگ سازمانی رقابتی یا اقتدارگرایانه دارند، هر نوع ارتقای شغلی با افزایش اضطراب، احساس عدم شایستگی و حس انزوا همراه است.

در نتیجه اگر فرد نتواند این فشار همکاران را به‌درستی مدیریت کند، می‌تواند دچار مشکلاتی مانند فرسودگی ذهنی و افسردگی شود. در این میان نقش آموزش ضمن خدمت از جانب مدیران برای توسعه فرهنگ مثبت سازمانی با هدف کاهش بازخوردهای منفی در ارتقا شغلی بسیار اهمیت دارد.

چگونه با افسردگی بعد از ارتقا شغلی کنار بیاییم؟

برای غلبه بر افسردگی ارتقای شغلی، در مرحله اول پذیرش احساسات و سپس اولویت بندی مسئولیت‌ها بسیار اهمیت دارد. گفتگوی موثر با همکاران جدید و در صورت نیاز مدیر ارشد قدم‌های بعدی در جهت کاهش اضطراب و افسردگی ناشی از این تغییر موقعیت است. به همین جهت اجرای مراحل زیر می‌تواند مفید واقع شود:

پذیرش احساسات منفی

ابتدا باید هیجانات، اضطراب و احساسات منفی ناشی از افسردگی موقت در اثر این موقعیت جدید را بپذیریم. این وضعیت، به‌دلیل تفاوت‌هایی که با مسئولیت‌های قبلی دارد، احتمالا نیاز شما به یادگیری مهارت‌های جدید را بیشتر خواهد کرد. بنابراین با خداحافظی از گذشته خود، باورهای قدیمی و اولویت‌های پیشین، اضطراب طبیعی و اولیه ورود به دنیای جدید را بپذیرید.

شناسایی منابع اضطراب

هر ارتقای شغلی همراه بار کاری بیشتر، مسئولیت‌های مدیریتی سنگین‌تر و فشار عملیاتی برای اجرای فعالیت‌ها طبق برنامه زمان‌بندی است. بنابراین در مرحله بعد باید دلیل این اضطراب که می‌تواند به افسردگی منجر شود را شناسایی کنیم. سپس با در نظر گرفتن تفاوت بین موقعیت شغلی جدید و قدیم، در ماه‌های اولیه فعالیت تنها بر انجام اولویت‌ها متمرکز شویم. زیرا اجرایی کردن همه وظایف اضطراب را افزایش می‌دهد.

صحبت با مدیران و همکاران

صحبت با مدیر ارشد، آگاهی از انتظارات و همفکری با او می‌تواند ضمن کاهش اضطراب ناشی از بار مسئولیت‌های اضافی، مانع از احساس سرخوردگی ناشی از عدم انجام فعالیت و افسردگی شود. در حقیقت حمایت روانی در محل کار از طریق انتقال نگرانی‌ها، بیان پتانسیل‌های بالقوه و نیاز به آموزش‌های احتمالی به مدیر ارشد، به تدریج شما را از لحاظ ذهنی با موقعیت جدید تطبیق می‌دهد.

در کنار این موارد استفاده از تجربیات همکاران جدید و پیشنهادات آن‌ها با ایجاد چتر حمایتی و اطمینان خاطر،  انجام وظایف را ساده‌تر و اضطراب را کاهش می‌دهد.

 

مراقبت بهتر از خود

تمرکز بر سبک زندگی سالم مانند ورزش منظم، خواب کافی، رژیم غذایی متعادل و تکنیک‌های آرامش بخش یوگا یا تمرینات تنفسی سطح استرس را مدیریت می‌کند. این کنترل اضطراب در نهایت مانع از افسردگی خواهد شد.

اولویت‌بندی وظایف و مدیریت زمان

با توجه به افزایش بار وظایف، اولویت‌بندی کردن آن‌ها بسیار اهمیت دارد. زیرا تا زمانی‌که مهارت کافی را در کنترل موقعیت جدید به‌دست نیاورده باشیم، انجام همزمان همه وظایف تنها می‌تواند باعث اضطراب و حس سرخوردگی ناشی از انجام نادرست آن‌ها شود.

دریافت مشاور از پزشک متخصص

در صورتی‌که نشانه های استرس شغلی و افسردگی ناشی از آن به‌طور قابل توجهی بر زندگی روزمره‌تان تاثیر گذاشته است، باید برای درمان فوری آن چاره‌ای اندیشید. بنابراین بهترین کار برای نحوه مدیریت استرس بعد از ارتقا شغلی یا آغاز درمان، شروع روانکاوی و یا مشاوره روانپزشکی است.

جمع‌بندی پایانی

تاثیر ارتقای شغلی بر سلامت روان هر چند ممکن است در ابتدا موضوعی ناآشنا به‌ نظر برسد، اما بسیار اهمیت دارد. افراد در محیط کار حین تطابق با موقعیت جدید ممکن است دچار نشانه‌های معمول افسردگی شوند که زندگی شغلی و کاری آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین افرادی که به‌خصوص برنامه ریزی شغلی بلند مدتی در شرکت یا سازمان خود در نظر گرفته‌اند، لازم است با مدیریت صحیح اضطراب ناشی از ارتقای شغلی خود آشنا باشند.

درمان افسردگی ناشی از ارتقای شغل در کلینیک دلوان

در مواردی از این دست، از نظر ما مهم ترین گام تشخیص دلایل و علت های این ناراحتی در فرد است. امکان دارد دلیل این ناراحتی یا افسردگی، مشکلاتی در گذشته باشد که به شخصیت فرد بر می گردد. بنابراین پس از تشخیص اصولی و درست، بهترین و مناسب ترین راه درمان را می شود پیشنهاد داد. امکان دارد نیاز به جلسات مشاوره روانکاوی و یا بعضا روانپزشکی وجود داشته باشد. برای تشخیص و بررسی بیشتر در این رابطه نیاز است تا با مرکز در تماس باشید.

 

مراجع:

pmc       lyrahealth     internations

تست های روانشناسی برای بزرگسالان

تست های روانشناسی مخصوص کودکان و نوجوانان

مطالب مهم